چیزی ندارم خستم

اینجا مجلس ختم من است

چیزی ندارم خستم

اینجا مجلس ختم من است

خاطرات مرده

خاطرات مرده را چال می کنم

عمیق ...

عمیق و عمیق تر

و بر آن سر پوشی می گذارم از ناباوری های بی انتها

سر پوشی بس سنگین

نکند ننگ ِ حسرت بارش تا ابد از گلو حلق آویزم کند .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد