کینه ای در دل ندارم صاف و شفافم چون زلال آب.
اما شاید اندکی خاکستری رنگ...
چشمهایم خیس خیس است و قلبم خون آلود از دنیایی که هیچگاه او را نفهمید
آه ...... ای آرزوهای بر باد رفته . آه ...... ای خواب های بی تکرار .
شما را به خدایی می سپارم که می داند دل من هزار بار بیهوده می گرفت تا باز هم بماند...