چیزی ندارم خستم

اینجا مجلس ختم من است

چیزی ندارم خستم

اینجا مجلس ختم من است

تک درختی که چشم تو را دوست داشت مرد

آن زمان که خورشید قلب من برای همیشه غروب کرد

آن زمان که خونی که در رگهایم جاری بود برای همیشه خشکید

آن زمان که لبهایم برای همیشه بسته شد

آن زمان که افکارم من را تنها در میان آسمان رها کردند

آن زمان که تنها جسمم از میان رفت روحم به پرواز در آمد

آن زمان من مرده ام

وشب هنگام برای یک بار و آخرین بار من را در خوابت ببین

ببین که چگونه تمام استخوانهایم و تمام افکارم در گمنامی وتنهایی پوسیدند

و من از میان رفتند

و آن خداوند یکتاست که بیشتر از همیشه به او نزدیک شده

اما آنگاه مطمین باش

و آن لحظه من تنها یک چیز دارم

که برای اولین بار از نبودن تو شادانم و افسوس گذشته را نخواهم خورد

احساسی واقعی که از تمام وجودم سر چشمه میگیرد

کوچهایی که میان من و تو بود از فردا نگفت

از رویای زیبای دنیا نگفت

زیرا در نبود تو خداوند را در کنار خود احساس می کنم

از سبزی دست های پر محبتت هیچ نگفت

نمیدانم چرا؟

کوچه ای ساکت بود بی خروش بی عشق بود

کوچه ای که میان من و تو بود زیبا نبود

خلوتم را نشکن

 ‎گفتی می خوام بهت بگم همین روزا مسافرم
«باید برم» برای تو فقط یه حرف ساده بود
کاشکی می دیدی قلب من به زیر پات افتاده بود
شاید گناه تو نبود، شاید که تقصیر منه
شاید که این عاقبتِ این جوری عاشق شدنه

***سفر همیشه قصه رفتن و دلتنگیه
به من نگو جدایی هم قسمتی از زندگیه
همیشه یک نفر میره آدم و تنها می ذاره
میره یه دنیا خاطره پشت سرش جا می ذاره
همیشه یک دل غریب یه گوشه تنها می مونه
یکی مسافر و یکی این وره دنیا می مونه

***دلم نمیاد که بگم به خاطر دلم بمون
اما بدون با رفتنت از تن خستم میره جون
بمون برای کوچه‌ای که بی تو لبریزه غمه
ابری تر از آسمونش ابرای چشمای منه

***بمون واسه خونه‌ای که محتاج عطر تن توست
           بمون واسه پنجره ای که عاشق دیدن توست!
 
            

 


وقتی خواستی بدونی کسی دوست داره تو چشماش زول بزن تا عشق رو تو چشماش ببینی . .

اگه نگات کرد عاشقته . اگه خجالت کشید بدون برات میمیره . اگه سرشو انداخت پایین و یه

 لحظه رفت تو فکر بدون بدونه تو میمیره و اگر هم خندید بدون اصلا دوست نداره...

 


دوستت داشتم ...یادت هست ؟ ...گفتم دوستت دارم ...و تو گفتی کوچکی برای دوست

داشتن ....رفتم تا بزرگ شوم ...اما انقدر بزرگ شدم که یادم رفت دوستت داشتم

     


گفت : می خوام یه یادگاری بنویسم تا همیشه برات بمونه ...

گفتم : کجا؟

گفت : رو قلبت ...

گفتم : می تونی؟

گفت : آره زیاد سخت نیست ...

گفتم : بنویس تا برای همیشه بمونه ...

یه خنجر برداشت ...

گفتم : این چیه؟

گفت : هیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس .

ساکت شدم  ...

گفتم:بنویس دیگه چرا معطلی ؟

خنجر رو برداشت و با قسوت تیز اون نوشت :

دوستت دارم دیوونه !!!

اون رفته خیلی وقته ... کجا ؟ نمی دونم .

اما هنوز زخم خنجرش یادگاری رو قلبم مونده ...   

   خدایا عشقم بر گرده        

..:: ای کاش مرا حتی برای لحظه ای به یاد خود برای بار اخر میهمان

 

بس کنید این همه دل دور وبرم نگذارید


آخرین حرف من اینست زمینی نشوید


فقط از حال زمین بی خبرم نگذارید


*******


من اگر اشک به دادم نرسد میشکنم


اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم


بر لب کلبه محصور وجود


من در این خلوت خاموش سکوت


اگر از تو یادی نکنم میشکنم


اگر از هجر تو یادی نکنم


اگر از هجر تو اهی نکشم


تک وتنها


میشکنم بخدا میشکنم